گزارش کار کارگاه نقاشی
قسمتی از متن: وقتی وارد حیاط شدم آقای نصراللهی را در حال گفتگو با خانواده ها دیدم حالتی که همیشه برایم دلچسب و زیبا بود و تازگی نداشت زیرا با شناختی که از ایشان دارم هیچ وقت برای انتقال اندیشه درریغ نکرده و نمی کند فضای حیاط همون سادگی همیشه را داشت با چیدمانی از بوم و قلمو و باغچه ای کوچک که سبزی کاری شده بود با نام آنها و خانم آقای نصراللهی نشسته پشت میزی ، گرم و صمیمی مثل همیشه، و یار مهربان استاد... وقتی وارد کارگاه شدن تصاویر تلویزیون توجهم را جلب کرد. تصاویر ضبط شده از سالهای گذشته که بچه ها را در حال نقاشی کشیدن نشان می داد یا حضورآقای نصراللهی و خانمشان میزهای چیده شده ی کنار هم و صندلی های پشت میز آماده، برای هنرجویان کوچک تا بزرگی را تجربه کنند. روی دیوار سفید کارگاه تصاویر و عکسهایی نقش بسته از زمانهای دور و نزدیک تصاویر استوره های هنر که دیگر در بین ما نیستند. فضای کارگاه برایم تازگی ندارد اما شوق دوباره ی آموزش در کنار استاد افتخاری است بی ارزشمند که این ارزشمندی را با هر نفسم درک می کنم و می دانم ایشان خالصانه آموخته هایشان را هدیه می دهند بی چشمداشت حضور خانواده ها در کلاس بین هنرجویان کوچک مسئولیتی است بس بزرگ و این مسئولیت را با اطلاعاتی که ایشان دارند گرم و صمیمی می کنند.
...
فرمت فایل: DOC word (قابل ویرایش) تعداد صفحات: 19